عاشق باران,عاشق پاییز دلنوشته ها،داستان،اشعار و سروده ها،عکس و مطالب مذهبی و قرآنی*دانلود نرم افزار و بازی آندروید*
|
دلم نسیم خنک بهاری را میخواست. به هر سو میرفتم هوا سرد سرد بود. دلم رنگ سبز را می خواست.دلم شکوفه های سفید و صورتی می خواست. به هرسو که مینگریستم پر بود از خشکسالی و سرما. نه خبری از سبز بود و نه خبری از شکوفه های سفید و صورتی... در حسرت بهار، زل زدم به قاب عکس کوچک اتاقم که پر بود از سبز... ناگهان صدایی به گوشم رسید...تق تق تق... کیستی؟؟؟ سهرابم! بفرمایید... آری سهراب بود که به ملاقات من آمده بود... یک جمله زمزمه کرد و رفت..اوگفت: چشما را باید شست، جور دیگر باید دید... چشمایم را شستم..وای... سهراب راست می گفت... همه جا پرشد از سبز
امیدوارم لحظه لحظه زندگیتان سبز باشد...سبز سبز
نظرات شما عزیزان: برچسبها: بهار, عکس, سهراب سپهری, قاب عکس, [ دو شنبه 13 آبان 1392 ] [ 13:25 ] [ شیوا پ ]
[
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |